(همای صلح) چه شد آن غمگساری ها ، چه شد آن مهربانی ها چه شد آن مستی و آن شور و شوق و شادمانی ها جفا راندیم با عشق و بلاها را به خود خواندیم کنون جوییم از آن آهوی مُشک افشان نشانی ها مپرس از من حکایت ها و بگذر زین شکایت ها گره زین کار بگشا دلبرا با کاردانی ها اگر بزم وفا خواهی ز خورشیدِ صفا روشن سبک برخیز و آتش زن به جانِ سرگرانی ها به افسون شکرخندی ، زبان بسته ام بگشا ترش منشین و شورانگیز با شیرین زبانی ها سخندانی هنرمندم چُنین خاموش مَپْسندم که خاموشی بوَد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Brenda شورا دانش آموزی رهبر pιғғle بهترین ها سینما وتلوزیون April شامِ خزاں ہے زندگی