( فجر بی پگاه ) در پاسخ پدر ، که مرا قبله گه بدی گویم من این چکامه ز اندوه لابُدی گفتا به خیرِ مقدمِ آن سبط : (ای روح حق به پیکر ایران خوش آمدی) امّا به گِل ، فرو شده کِشتیِ انقلاب اکنون که عمر ما شده از جورِ غم تباه. در دل نمانده است جز افسوس و رنج و آه در صبح چارمین دههٔ فجرِ بی پگاه ویرانتر است کشور ما از زمان شاه هر چند عدهای شده امروزه کامیاب چل سال چون گذشت از آن لحظهٔ ورود حتی یکی ز وعده ، به لوح عمل نبود ِ وطن دوباره
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت